کتاب «در ادب تعلیم و تربیت» رونمایی شد
mahmoodzadeh2024-06-02T04:20:48+03:30جلسه معرفی و رونمایی از کتاب «در ادب تعلیم و تربیت» با حضور رجایی، دکتر عمادی معاون سابق وزارت آموزش و پرورش، دکتر مقصود فراستخواه استاد مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی و مالک شجاعی عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 17 آبان ماه 1402 برگزار شد.
حیدری نیا دبیر جلسه در ابتدای این جلسه گفت: انتشارات نگارستان اندیشه قرار است در یک دوره 4 ساله، آثار دکتر فرهنگ رجایی را منتشر کند. در این جلسه علاوه بر آقای هستیم.
دکتر فرهنگ رجایی در ابتدای این جلسه گفت: درود و تکریم بر اذهان و دستان هنرمند آدمیانی که چنین جهانی را در گذشته ساختهاند، اکنون در حال ساختند و در آینده نیز خواهند ساخت. زنان، مردان، زندگی، وطن، آزادی و آبادی عوامل اصلی و شاکلههای جهان انسانیاند و وقتی نغمه اصیل و هماهنگ آنان بهطور ارکستر وار بلند میشود، نهفقط جهان داری مادی حاصل میگردد بلکه فرصتی برای تجربههای استعلایی نیز فراهم میشود.
وی ضمن طرح دو پرسش چرا عنوان کتاب ادب تعلیم و تربیت است؟ و دغدغه تعلیم و تربیت چیست؟ افزود: یکی از بارزترین بحرانهای زمان ما که به آن توجه نمیشود، بروز طبقه پرنفوذی است از عالمان جاهل. به بیان مولانا کسانی که خردههای کار علم هندسه را خوب میدانند اما نسبت به اصل و اصیل جاهلاند. این پرسش چندین سال است گریبان گیر من است. در سال 2008 بحران اخلاقی بود نه اقتصادی. بهویژه در کشورهای غیر بازیگر که میزان تحصیلکردگان کم نیستند اما کماکان کشورهایی مصرفکننده یا تماشاچیاند.
وی ادامه داد: بهویژه در سالهایی که بنده مسئول دانشکده انسانیات در کانادا بودم، متوجه شدم که اساتید ما هیچ کم از همتاهای کانادایی ندارند. اما چرا نمیتوانند بازیگر و پویا باشند؟ در جوامع بازیگر، مجموعه خوب است اما تکتک خیر. ادبی بر دانشگاههای انسانیات حاکم است که بر دانشگاههای ما حاکم نیست. داستان جنید بغدادی و بهلول … بهلول گفت چون به نادانی خود معترف شدی تو را بیاموزم. اینها که تو گفتی همه فرع و آداب کارها ست. ادب خوابیدن این است که در دل تو بغض و کینه و حسد نباشد.
دکتر فرهنگ رجایی در تشریح کتاب خود گفت: کتاب حاضر ترجمهای است از آثاری که دغدغه ادب تعلیم و تربیت دارد. مگر دغدغه تعلیم و تربیت چیست؟ هر مقولهای را غایتی است و هدفی. به گمان من غایت همان ادب است. ادب تعلیم و تربیت بهعنوان یک رشته شناختشناسی چیست؟ ادب تعلیم و تربیت معرفی انسان به جهان است. تا ضمن تقلیل اول بینی و کجاندیشی، روشناندیشی در آدمی القا کند. اهداف تعلیم و تربیت بهعنوان شاکلههای امر سیاسی، آموزش و فناوری را تسهیل کند. تمرکز کتاب بر ظرافتهای غایت است. یعنی معرفی انسان به جهان، یعنی چه؟ در لایه انفسی کمک به دانشآموز برای اینکه از خود بپرسد من کیستم؟ در لایه آفاقی کیستی جمعی، یعنی ارتباط من با دیگری، و ارتباط من با زیست جهان را کمک میکند که خود تعلیم ببینم. معرفی انسان به خود و به جهان، به معنای این است که چه خیری را من باید دنبال کنم.(داستان بهلول) خیر برین من چیست و برای جمع اسمش خیر عام است. کار تعلیم و تربیت این است که جرئت پرواز بدهد که بهطور مناسب به دنیا معرفی شوم. که هم خیر برین خود را بفهمم و هم خیر عام را. هدف تعلیم و تربیت شکوفایی نوعی انسان نوپدید است. کسی که در نتیجه درونی کردن مفاهیم گوناگون به شخصی متحمل و مبتکر و خلاق بدل میشود و جهت خود را از دست نمیدهد. کسانی که میزان و موزون اصیل خویش بشوند.
وی در پایان سخنان خود یاد اور شد: تعلیم و تربیت وضعیتی فراهم میآورد که دانشآموز از خود بپرسد کیست و چه میزانی برای خود میخواهم انتخاب کنم. سازوکار باغبانی برای نگه داشتن وضعیت پرسشگری است. جامعهای که سؤال ندارد آب هم ندارد. اگر کسی خود مشت و مالی نکند و با کیستی خود گفتگو نکند، دچار انشقاق میشود. انشقاقی که دویست سال است به آن دچاریم. بزرگترین خطر پیش روی ما خطر آگاهانه تمایلات ایدئولوژیک و تام اندیش است که تعلیم و تربیت را با تبلیغات یکی میگیرند. تبلیغات یا جامعهپذیری، انسانهای همسان اندیش بار میآورد که نتیجه آن توده پروری است. تودههایی که به هر طرف میتوان تکانشان داد.
کتاب حاوی دلالتهایی است که میتوان از آن برای مسائل تعلیم و تربیت اکنون ایران بهره بگیریم/ معلم در تعلیم و تربیت باید سپهر آگاهی پرهزینه نسل قبلی را به کودک انتقال دهد
در ادامه این جلسه دکتر فراستخواه نیز با بیان اینکه بنا به درک دانشآموزی من، کتاب از دلالتهای خوبی برای مسائل تعلیم و تربیت در اکنون ایران برخوردار است. گفت: دلالتهایی که میتوان از آن برای مسائل تعلیم و تربیت اکنون ایران بهره بگیریم.
وی افزود: در فصل هانا آرنت یک مشکل تعلیم و تربیت را چیرگی ارزشهای کالایی و پراگماتیسم میداند. دانشگاه میشود کارخانه شغل سازی. معرفت به کارایی فروکاسته میشود. در فصل دورکیم، دیدگاهی که تعلیم و تربیت را بهعنوان تولید شادی برای خود و برای دیگران معرفی میکند نقد میکند. این خوب است اما دورکیم میپرسد که ذهن فرهیخته چه میشود؟ عزت نفس چه میشود؟
فراستخواه با اشاره به گفتار ششم روسوگرایی که تعلیم و تربیت را نقد میکند. گفت: آرنت توضیح میدهد که تعلیم و تربیت ابزاری برای سیاست است و این ریشه افلاطونی داشته و در تمام ناکجا ابادهای سیاسی وجود دارد. تعلیم و تربیت ابزاری برای سیاست است درحالیکه آرنت میگوید تعلیم و تربیت برای کسانی است که میخواهند بیاموزد. درحالیکه سیاست برای کسانی پیش میرود که اساساً نیاز به آموختن ندارند. آرنت میگوید معلم قابل فروکاسته شدن به تسهیلگر نیست. امروزه میبینیم که معلم فقط تسهیلگر است. آرنت بهدرستی میگوید که معلم بیش از تسهیلگر است. مشکل آمریکا این است که کودک را از معلم آزاد کرده اما تحت آمریت اکثریت درآورده است. فاصله آموزش آموزشگر و فراگیر فقط یک ساعت قبل از کلاس است و به بهانه استقلال فراگیر دانشآموز را از سپهر آگاهی پرهزینه نسل قبلی محروم میکند.
وی ادامه داد: معلم در تعلیم و تربیت باید سپهر آگاهی پرهزینه نسل قبلی را به کودک انتقال دهد. معلم همکار نیاکان است. آرنت میگوید محافظهکاری در سیاست نه اما محافظهکاری در تعلیم و تربیت آری. معلم باید حجیت اخلاقی برای دانشآموز داشته باشد. آرنت میگوید بحران مشروعیت سیاسی سبب شده که این بحران به تعلیم و تربیت هم منتقل شود. چون مردم از مشروعیت سیاسی قطع امید کردهاند، منجر بحران اقتدار در تعلیم و تربیت هم شده است. دورکیم میگوید تعلیم و تربیت با لوحه نانوشته سروکار ندارد، بلکه با فرزندانی که درون واقعیتهای فرهنگی زندگی میکنند سروکار دارد.
وی تاکید کرد: اگر کودکانمان را متناسب با زمینههای فرهنگی و اجتماعی تربیت نکنیم، دیر یا زود این زمینهها انتقام خود را از فرزندان ما میگیرند. اولین نهادهایی که بعد از انتقام مغلوب این قهر شدند، دانشگاه و مدرسه بود. در آموزشوپرورش جدید ایران کمتر به زمینهها و فرهنگ و تاریخ ایران توجه شده است. ما امروز در عرصه تعلیم و تربیت به کارهای جدی نیاز داریم. این کتاب را فتح بابی بدانیم که نظریات تعلیم و تربیت امروز خیلی توسعه پیدا کرده است. معلمی امری برای معناسازی در موقعیتهای عینی است. به تجربههای خود معنابخشی کند. اجتماعات یادگیرنده خلق شود. معانی را با هم مبادله کنند و بسط دهند.
هر نظام آموزشی باید حاوی سه عنصر آموزش دانش و آموزش مهارت و زمینه کاربست آموزش و مهارت باشد
دکتر عبدالرسول عمادی نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه هر نظام آموزشی باید سه چیز داشته باشد: آموزش دانش و آموزش مهارت و زمینه کاربست آموزش و مهارت. گفت: در نظام تعلیم و تربیت ایران زندگی چگونه معنا شده است؟ معنای زندگی در جامعه ایران را باید از اسناد بالادستی استخراج کرد. در طی بیش از یک دهه گذشته بر سند تحول تأکید شده است. در این سند در تعریف تربیت گفتهشده که حیات طیبه هدف اساسی تربیت است.
وی ادامه داد: زندگی بهخودیخود فاقد معناست. معنا لباسی است که ما بر تن جهان شخصی شده خودمان میکنیم و از آنپس این جهان را در هیئت معنایی که خودمان ساخته و بر آن پوشاندهایم میبینیم. گاهی پرسیده میشود که هدف زندگی چیست؟ تعلیم و تربیت یعنی تلاش برای تمهید شرایط برای تحقق معنا. بنابراین شرط لازم و اولیه و پیشفرض هر برنامه تعلیمی و تربیتی عبارت است از معنای زندگی.
عمادی تاکید کرد: اگر معنای زندگی در یک نظام اجتماعی رقابت هر چه بیشتر بر سر تصاحب مواهب و منابع کشور باشد باید برنامه درسی ملی همگان را آماده رقابت بر سر تصاحب هر چه بیشتر این منابع کند. در چنین شرایطی دانش آموزان باید دانش رقابت، مهارتهای آن و در نهایت موقعیت کاربست نتایج آنها را به دست آورند تا معنای زندگی در جامعه تحقق یابد. و اگر معنای زندگی همزیستی و زیست جمعی همدلانه باشد آن سه وجه تعلیم و تربیت باید برای تحقق بخشیدن معنای همزیستی تدارک شوند.
وی در پایان گفت: به نظر میرسد آموزشوپرورش ایران تا از چنبره سیاست رها نشود و ثبات مدیریت نیابد و معیارهای حرفهای در راستای معنای تعریف شده برای زندگی مطلوب ملاک انتخاب معلم و مدیر نباشد، سخنگفتن از استانداردسازی نظام تعلیم و تربیت متناسب با معنای زندگی مورد نظر سند تحول که یک زندگی شش بعدی سامانیافته است تنها بیان آروزهایی دورودراز است که شاید در زمانی در بینهایت امکان تحقق داشته باشد.
فلسفه تعلیم و تربیت از پایدیا تا پست اومانیسم تاریخ 2800 ساله دارد
دکتر مالک شجاعی نیز در پایان این جلسه با اشاره به اینکه وقتی به سابقه بحث ادب بازمیگردیم، ادب گاهی دال بر ده یا دوازده علم در علوم سنتی بوده است. گفت: صرف و نحو علوم ادبی بودهاند. یکی از معانی ادب، نگاه داشتن حد هر چیز است. یا علمی که انسان را از انواع خطا بازمیدارد. ما با 2800 سال تأمل و اندیشهورزی در خصوص ادب تعلیم و تربیت مواجهیم. فلسفه تعلیم و تربیت از پایدیا تا پست اومانیسم یک تاریخ 2800 ساله دارد.
وی افزود: روشن نیست که پرسش محوری کتاب چیست. بحران تعلیم و تربیت بهمثابه هرمنوتیک بحران فهمیده میشود. امبرتو اکو میگوید امروزه بحران مُد شده است. امروزه همه از بحرانهای مختلف میگویند. از هرمنوتیک بحران در غرب نباید زمینهزدایی کرد. ما که زیست جهان متفاوتی داریم باید متوجه باشیم که به تجربههای زیستۀ خودمان نیز توجه کنیم. نسبت این کتاب باید با مسائل ایران امروز ما روشن باشد. ما به ظرافتها و پیچیدگیهای ایران معاصر کمتر توجه کردهایم. ما کمتر گفتگوی میانرشتهای داشتهایم. پایدیا در حقیقت صورتبخشی به انسان برای خیر فردی و جمعی بوده است.
دیدگاهتان را بنویسید