بیانیه همایش مقابله با فقر و نابرابریی آموزشی

بیانیه همایش مقابله با فقر و نابرابریی آموزشی

شهریور ۱۴۰۱

 

گام نخست: مشارکت موثر نیروهای اجتماعی

فقر در همه ابعاد آن، کم و بیش مبتلابه اکثر کشورهای جهان است. تلاش برای مقابله با فقر و کاستن از آلام آن سالهاست به عنوان چالشی نظری و عملی مطرح است. مطالعات نشان داده در این میان برنامه‌ریزی برای فقر آموزشی، بنیادی‌ترین روش برای پیشگیری و رهایی از کلیه ابعاد فقر و نابرابری است. در حال حاضر، فقر آموزشی یکی از مهمترین ابعاد فقر در ایران است. مسائل و معضلات گوناگون و متنوعی که در این حوزه وجود دارد، بدون آنکه هماهنگی و انسجامی موثر در حل آنها دیده شود، در نهایت قربانیان خود را از میان کودکان و خانواده‌هایشان انتخاب می‌کند. بودجه ناکافی آموزش و پرورش، عدم دسترسی بسیاری از اقشار کم‌درآمد به مدارس باکیفیت، نارضایتی معلمان از حقوق و دستمزد، نبود فضای مناسب و کافی برای تحصیل، کمبود معلم نسبت به دانش‌آموز، فقدان مهارت و دانش لازم در میان تعدادی از معلمان، در دسترس نبودن زیرساخت‌های ارتباطی برای دانش‌آموزان مناطق محروم، آسیب‌های اجتماعی ریز و درشتی که کودکان درگیر آنها هستند، عدم پوشش کامل پیش‌دبستانی، مشکلات عدیده و مزمن کنکور و تسلط منافع اقتصادی گروه‌های خاص بر نظام آموزشی و تعارض منافع در ساختار آموزش و پرورش همگی مسائلی هستند که در طول سال‌های متمادی شکل گرفته و امروز به وضعیتی بغرنج تبدیل شده‌اند که نیازمند گفتگوی اجتماعی در سطح ملی است. 

«گفتگو، یعنی به رسمیت شناختن حقوق همه افراد، گروه‌ها و نیروهای اجتماعی، ایجاد همبستگی حول نفع همگانی و رفتن به سوی یک جامعه عاری از فقر.» 

زمان آن فرا رسیده است که باور کنیم، دولت و نظام اداری به تنهایی و بدون مشارکت اجتماعی از عهده حل این معضلات برنخواهد آمد. در طول سالیان گذشته، سیاست‌های فراوانی برای غلبه بر این مشکلات طراحی و اجرا شده است. سیاست‌هایی که عموماً اقتصادمحور یا بر سازوکارهای اداری متمرکز بوده‌اند. اگرچه هر دوی این رویکردها بسیار با اهمیت هستند، اما به نتیجه مطلوب نخواهند رسید زیرا از مشارکت اجتماعی موثر محروم بوده‌اند. 

در غیبت مشارکت نیروهای اجتماعی سیاستگذاران بیشتر خطا می‌کننده، گروه‌های پرقدرت منافع خود را به گروه‌های ضعیف تحمیل می‌کنند، دانش اجتماعی کمتر به نظام اداری راه می‌یابد، مردم خود را بیگانه می‌یابند و در آخر سیاستگذار اسیر وضعیت موجود یا نیروهای پرقدرت می‌شود. نظام سیاستگذاری مبتنی بر راهبرد مشارکت موثر اجتماعی، می‌تواند افق دید را گسترده‌تر نماید و همه جوانب مسئله و راه‌حل‌های پیشنهادشده را بسنجد. آن‌گاه سیاستگذار درخواهد یافت که تا چه حد، حتی در سیاست‌ها و برنامه‌های اقتصادی خود به خطا رفته است. 

سنجش تجارب ملی و بین‌المللی نشان می‌دهد، با جلب اعتماد، مشارکت و همراهی جامعه، دولت می‌تواند با قوت و سرعتی بیش از گذشته به سوی مقابله با فقر و نابرابری در آموزش و پرورش حرکت کند. شواهد تاریخی حکایت از آن دارد که هر جا گفتگوی ملی شکل گرفته و در نتیجه طراحی و اجرای سیاست‌ها با تعامل میان دولت و نیروهای اجتماعی و با مشارکت مردمی صورت گرفته، نتایج آن درخشان و غیرقابل انکار بوده است. بنابراین، نخستین گام برای مقابله با فقر آموزشی،‌مشارکت اجتماعی است. تحقق این هدف دو سو دارد. ابتدا نیروهای بیرون از دولت باید به لحاظ نظری و عملی همگرا شوند و در سوی دیگر، دولت از این مشارکت استقبال نماید. 

تقویت نیروهای مردمی که داوطلبانه و یا با دغدغه ملی و اجتماعی در حوزه آموزش و پرورش فعالیت می‌کنند از اهداف اصلی این همایش است. نقد و بررسی اندیشه کنشگران بیرون از دولت که ممکن است در قضاوت‌های خود متأثر از محدودیت دانش یا منافعی خاص باشند، برای مشارکت نیروهای مردمی با دولت ضروری است. تنها در تعامل این نیروها با یکدیگر است که حقیقت‌ها آشکار، خطاها تصحیح، و منافع گروه‌های مختلف تأمین می‌شود. ما معتقدیم میزان توجه و سرمایه‌گذاری در آموزش و پرورش هر کشوری نشان‌دهنده نگاه مسئولین آن کشور به توسعه و پیشرفت پایدار است. ما معتقدیم هر کشوری نشان‌دهنده نگاه مسئولین آن کشور به توسعه و پیشرفت پایدار است. ما معتقدیم کودکان این سرزمین سرمایه‌های واقعی کشور ما هستند. ما معتقدیم کودکان را باید فارغ از هر ملاحظه دیگری به صورت یکسان نگریست و به لحظه لحظه زندگی آنها احترام گذاشت و بهترین امکانات را برای رشد و شکوفایی آنها فراهم نمود. ما معتقدیم همه از مدیران و کارکنان دولت گرفته تا آحاد مردم ایران باید در بهبود نظام آموزش و پرورش تلاش کنند. ما معتقدیم همه از مدیران و کارکنان دولت گرفته تا آحاد مردم ایران باید در بهبود نظام آموزش و پرورش تلاش کنند. ما معتقدیم که مشارکت برای یک نظام بهتر آموزش و پرورش وظیفه و حق همه ماست.